رشت recent comments:

با سلام و عرض ادب خدمت يكايك عزيزان بنده يك تالش ساكن قزوينم با وجود اينكه سال هاي سال است از خيزهاي مذموم استكبار جهاني در رابطه با اقوام را شاهديم باز متاسفانه اين شيوه در تالش ادامه دارد و اخيرن يك (ان جي او) به نام تالش دارند چنين شيوه هايي را دنبال مي كنند كه به نام موسيقي تالش دارند ايده هاي رهبران افراطي تالشان آنسو را براي جوانان با استعداد تالش تجويز مي نمايند كه در زير مقاله يي در نقد آن در وبسايتم به نمايش گذاشته ام به شرح ذير:WWW.GOLGAZ.LOXBLOG.COM با دكمه ي «آلن» رمز تالش باز شد! (فردوس سليماني وزمتر) مقدمه: آنچه كه در زير ملاحظه مي شود بر مي گردد به نقد يكي از دهها«ملت سازي هاي سياسي» كه هر از چند گاه در خارج از كشور به نام اقوام ايراني و تالش براي جوانان با احساس تدارك ديده مي شود.در اين سو هم دوستان داخلي شان آنرا با آب و تاب ترجمه كرده ـ اما دريغ از مختصر توضيح ،‌كه به صورت مواد خام در اختيار افكار عمومي ،‌خصوصن جوانان تالش قرار داده تا مؤيد شكل گيري ذهن شان باشد. ما هم در حقيقت اين يادداشت را مي بايستي سه هفته ي پيش به نمايش مي گذاشتيم ،‌كه با خبر شديم قرار است طي مراسمي از پيشكسوتان موسيقي تالش تجليل شود و ديديم شايد عده يي بخواهند با سوء برداشت خاص خود اين دو را به هم ربط بدهند... و از اين نوع حرف ها ـ‌ تا خداي ناكرده بي حُرمتي به پيشكسوتان موسيقي تالش نشده باشد و صبر نموديم تا پايان برگزاري آن جشن . با اين توضيح مختصر ، ‌تحليل مورد نظر را تقديم خوانندگان فهيم مي نماييم. چند هفته ي قبل يكي از فعالان غير تالش وطني مان ، خواسته يا ناخواسته ‌به استقبال از كنش گرايان خارجي ، فراخواني را از يك غير تالش خارج نشين ، بي آنكه هويت اش براي تالشان اين سو مشخص گردد ، ترجمه نموده و در سايت شخصي خود ،‌ در كنار خبر جنجالي ـ سفر يكي از سركرده هاي تالشان آنسو به اروپا به نمايش گذاشته بود و در پوشش دادن هدف پيش روي شان ، واژه هايي را نيز رمز گشايي نموده بودند تا با واژه ي حُرمت شكن «با كمك همسايگان» جوانان هر دو سو را به ياري بطلبد.حربه يي كه سران استكبار جهاني آنرا براي نفوذ و شناسايي و تخريب ستون فقرات اقوام تجويز مي نمايند و هر روز با قلم هاي رنگارنگ برگرفته از تكنيك هاي ژورناليستي سوژه ي مورد نظرشان را در رسانه هاي مكتوب و مجازي تكثير و ترويج نموده تا بتوانند از اين طريق به مقاصد شان كه همان پروژه ها باشد برسند . لابد كنار همولايتي هاي خود درجامعه اروپا ، امپرياليزيم آمريكا و توطئه هاي صهيونيزيم و بايستي اين شيوه را نيز فوت آب بلد باشند. شخصي كه به نام اقوام مي خواهد خبر سراني را كه رسمن به جامعه اروپا براي احقاق حق شان(!) پناه آورده اند به گوش تالشان اينسو برساند و صراحتن نيز مي گويند كه بايد مطالبات شان را «با كمك مالي غرب و آمريكا» اعاده نمايند و حتا پا را فراتر گذاشته و تالشان اينسورا «همسايگان» خطاب نموده وبه همياري طلبيده اند . در شگفتيم شخصي كه تالش نيست چگونه به نام تالش به خود اجازه داده تا چنين فراخواني را در اينسو تبليغ و ترويج نمايد؟ و اگر هم ترجمه نموده مي بايست تحليلي هر چند كوتاه براي جوانان تالش اين سو در كنارش پاورقي مي نمود كه ننموده است . آيا اين فراخوان كه هر كدام از شعارهايش به تنهايي خانمانسوز است ،مورد تأييد مسئولين محترم خواهد بود ؟مسلمن نخواهد بود. مدير سايتي كه بايد بهتر از جوانان احساسي تالش ـ حتا «همسايگان» را بيشترازشهروندانش بشناسد . گويا در اين خصوص غفلت هم شده است. اگر ما به دقت به بازتاب نامه سه تن از فعالين تالش آنسورا بنگريم كه براي رئيس جمهور وقت كشورمان ارسال ـ و از دخالت هاي چند تن بنام تالش ـ كه تالشان هر دو سو را درگير پيامدهاي ناخواسته يي مي كرد و در همين متن ترجمه شده نيز به خوبي «با كمك همسايگان» واژه را رمزگشايي شده ـ و در آن نامه گله گذاري نموده بودند . ‌از ايشان سؤال مي شود چرا بجاي ترجمه ي اين فراخوان آن نامه را ترجمه نكرد و در اختيار تالشان اينسو قرار نداد؟ و يا خود تالشان آنسو كه متاسفانه مشخص شده ، نه اينكه عملكرد مبلغين اينسو را نمي پذيرند، بلكه آن چند تن سراني كه افكار و انديشه شان دست آويز اروپا گشته را نيز قبول ندارند. قلم بدستي كه حال با نام واقعي آن فراخوان را نوشته يا مستعار، كه بخشي از اين واژه ها رمز گشايي شده است ـ و قبلن بيشتر اين واژه ها براي افكار عمومي كد دار بود از جمله «به كمك همسايگان» بخش ديگري از شعار هااز قبيل «بنيادها ،‌كمپانيها» كه به نام اقوام در آسياي مركزي و منطقه قفقاز در حال فعاليت اند. و در سازماندهي و بسيج كردن جوانان احساسي كه حتا در اين شعارها كاملن پيداست: «... تالشان مي توانند تشكيلات خارج از كشور تشكيل بدهند. براي اين هدف غرب مي تواند كمك هاي مالي هم به تشكيلات تالش اختصاص دهند‍[!]...» در شگفتيم آيا مسئوليني كه از سر دلسوزي هر از چند گاه به خواسته هاي شان از قبيل همايش ها و سمينارها و موسيقي و... پاسخ مثبت مي دهند از كنار چنين شعارهاي «وحدت شكن» اگر بگذرند به خود مسئول اين سايت چه خواهد گفت ؟آيا اگر از اين شخص بپرسند كه شما ساعتي قبل پشت مانيتور مقاله ي چه كسي را ترجمه مي كرديد ،‌و اكنون كه ميكروفون در دست داريد در برابر چه كساني قرار گرفته ايد؟! آيا عزيزان مسئولي كه به استقبال از موسيقي تالش كه جزو لاينفك هويت شان است ،‌آمده اند اطلاعي از ترجمه ي آن مقاله يك ساعت قبل را دارند؟اگر داشته باشند و از كنار شعار «... تالشان مي توانند تشكيلات خارج از كشور تشكيل بدهند. براي اين هدف غرب مي تواند كمك هاي مالي هم به تشكيلات تالش اختصاص دهند‍[!]...»و با پسوند « با كمك همسايگان» چگونه خواهند گذشت؟آيا آن متن ترجمه شده را مدير سايت در اختيار مدعوين همايش خصوصن مسئولين قرار داده است ؟! مسئولين مي دانند كه در آن سايت متني ترجمه شده به اين شرح :«... فعالان تالش هم بايد با جامعه بين المللي و با كمك همسايگان خود[!]... و مهم اين است كه چنين تالشي ديگر وجود دارد[!]... متحد شويد[!]و...»؟! و شعار هاي تحريك آميز ديگري كه قلم در تحليل آن شايد روح كاغذ را بيازارد و ما را به اجبار سوق دهد به بخشي از شعارهايي كه باقي مي ماند. همان شعارهايي كه قبلن از متن اصلي سياست مداران آمريكايي همچون مايكل لدين و سران رژيم صهيونيستي رؤيت شده است كه: «چند ايران كوچك بهتر از يك ايران بزرگ است» .از همه مهمترسخنان «صدام» و «طارق عزيز» كه در شروع جنگ ناخواسته هشت ساله دفاع مقدس ـ رسمن بيان مي داشتند كه«براي ما پنج ايران كوچك بسيار بهتر از يك ايران بزرگ است ».و باز اگر به «تنوع قومي و زباني در «اران و شروان» را در قالب تاريخي بنگريم جاي نگراني نيست، ‌ولي نقشه ترسيم شده از طرف آمريكا مؤيد اين تحركات است كه حتا حدو حدود تالش را هم در نقشه يي مشخص كرده اند.اگر به فراخواني كه از طرف يك فعال غير تالش در آن سايت انعكاس يافته از روي دقت بنگريم شايد جفا به آن مسئولي باشد كه از سر دلسوزي به خواسته هاي شان حُرمت گذاشته و آنهم به خاطر واژه ي تالشي كه با پوست و گوشت و خون آنرا لمس مي كنند و عرق اين واژه را همچون گل قالي اي مي پندارند كه تنها نقش كوچكي از اين پهن فرش اقوام ايران عزيز مان را عطر آگين كرده است.كه متأسفانه امروز با سيم هاي خاردار «وحدت شكن» تالش تالشي كه هيچ سنخيتي با اين واژه هاي «وارداتي» و با ترجمه هاي مشكوك احاطه شده ندارد.مگر مي شود با آن شعارهاي جور واجور «... تالشان مي توانند تشكيلات خارج از كشور تشكيل بدهند. براي اين هدف غرب مي تواند كمك هاي مالي هم به تشكيلات تالش اختصاص دهند» با اين دلسوزي هاي مسئولين محترم منطقه و گيلان معامله كرد؟حال تالش و كشور عزيز و اسلامي مان جاي خود دارد!